فرق «عرفان» و «تصوف منحرف» اینست که: عارف به دنبال «فناء نفس» است و صوفی به دنبال «تقویت نفس».
--------
انسان نباید مانند گوشت قربانی باشد که هرکس تکه ای از آن را ببرد و برای صاحبش چیزی نماند، یا مانند دیس حلوا که هرکس لقمه ای از آن بر میدارد، یعنی نباید خودش را کاملا در اختیار مردم و دیگران بگذارد به گونه ای که به خلوتهایش و به خانوادهاش نرسد.
--------
خیلیها با زحمات بسیار و با ریاضتهای فراوان به جائی نرسیده اند، سرّش این است که از رعایت برخی ظرائف غافل مانده اند. مثلا سالک حق ندارد پای سخنرانی هر خطیبی بنشیند؛ فقط میتواند از سخنرانی خطیبی استفاده کند که میداند برای خدا سخن میگوید که روایت میگوید: من أصغی الی ناطقٍ فقد عبده (هر کس به هر گوینده ای گوش فرا میدهد، همانا او را عبادت کرده است).
--------
از لوازم سلوک، صَمت است. صَمت یعنی از گفتار مالایعنی(بی فایده) اجتناب کنید که موجب قساوت قلب است و قساوت قلب، انسان را از رسیدن به کمال محروم میکند. سکوت، کلید است برای تجمّع حواس و ارادهی انسان. انسان به سبب سکوت در خودش جمعیت پیدا میکند و نتیجتا مشمول نظر رحمت الهی و فیوضات ربانی میگردد.
درباره این سایت